از نهادِ رهبری تا مسابقه و تولدِ دخترم

ساخت وبلاگ

۱.

و دوباره همون خانمِ مهربون از دفترِ نهادِ رهبری اومدن سراغم و خواستن چهارشنبه‌ی هفته‌ی آینده بعد از کلاس برم فلان جا :| جالب اینجاست که فرداش هم توی دانشکده دوباره دیدمشون و گفتن یادت نره. امروز هم ازم پرسیدن عصر دانشکده‌ام یا نه که گفتم آره و خب گفتن چقدر خوب منم میام :| خدا عاقبتمون رو بخیر کنه فقط.


۲.

چند وقتی هست که به پیشنهادِ آقا داداش Quize of Kings نصب کردم. سرگرمیِ خوبیه اطلاعاتِ عمومی رو هم می‌بره بالا و خب مثلِ هر جای دیگه‌ای آدم‌های مریض و مزاحم هم داره. دو شبِ پیش رفیق جان گفت دانشگاه می‌خواد مسابقه برگزار کنه و تیمِ بسیج دنبالِ یه حرفه‌ای می‌گرده منم تو رو گفتم جایزه هم نصف نصف :| خلاصه که دعا کنید ببریم :)


۳.

سه سالِ پیش همچین روزی همچین ساعت‌هایی اینجا ( بخونید دخترم ) متولد شد. اگه امروز تقریباً توی هر استانی حداقل یه دوستِ مهربون دارم، اگه وقتایی که مشکلی دارم رفقایی دارم که نگرانم می‌شن و حالم رو می‌پرسن و دعام می‌کنن و اگه و اگه و اگه... همه بخاطرِ وجودِ اینجاست. تولدش خیلی مبارک. دختر کوچولوی من :)


+ وی پس از خواندنِ پستِ آقا سید جواد پیرامونِ روزانه‌نویسی و نقد و نکوهشِ آن پستِ خود را نوشت!


+ حرفِ دل به عبارتی:


همینطوری :)...
ما را در سایت همینطوری :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5complex-lifec بازدید : 194 تاريخ : پنجشنبه 26 ارديبهشت 1398 ساعت: 0:42