با خواندنِ چند خط از چند پست، یکی میگوید چقدر مهربانی و دیگری میگوید خیلی مغروری؛ یکی میگوید تا به حال کتابی هم چاپ کردهاید و دیگری میگوید چرندیات مینویسی؛ یکی میگوید خیلی آرام و صبوری و دیگری میگوید پرخاشگری. اینها همه نشان از یک چیز است؛ این که با چند خط نوشته نمیتوان نویسندهاش را شناخت. حکایتِ هر کسی از ظنِ خود شد یارِ منِ مولانای جان است. گلهای هم نیست. خاصیتِ دنیای مجازی همین است. اکثرِ آدمهای دنیای مجازی از مشکلاتِ زندگیشان چیزی نمینویسند. درستش هم همین است ولی این به این معنا نیست که همه چیز گل و بلبل است و این آدمها در یک دنیای فانتزی، بیدغدغه و بیدرد روزگار میگذرانند. عکسالعملِ من در برابرِ اکثرِ آدمها که با نگاهِ خودشان میخوانند و قضاوت میکنند اغلب لبخند است. فراموشکار نیستم ولی ترجیح میدهم فراموشکار به نظر برسم و برخوردهای بدِ دیگران را به رویشان نیاورم. از این که در ماه یک پست را به دلخوری و رفتارِ بدِ آدمهای اینجا اختصاص بدهم بیزارم اما گاهی آدم مجبور میشود. مجبور میشود بگوید حالِ دلی را خوب نمیکنید حداقل غم روانهاش نکنید. تویی که میتوانی لبخند به لب بنشانی چرا بغض روانهی گلوی دیگران میکنی؟! :) , ...ادامه مطلب